روز که خدا گردو رو دوباره به من داد...
سلام همه وجودم... سلام نفسم.. وقتی یه مامانی به بچش میگفت نفسم هرچی هم که سعی میکردم نمیفهمیدم یعنی چی؟یااینکه حالش چجوریاست..اما این روزا خیلی خوب میفهمم..نفسم یعنی بدون تو واقعا زندگی محاله..این روزا که خدا دوباره تو رو بهم داد بیشتر و بهتر میفهمم.. اون روز فقط یه لحظه احساس کردم شاید دیگه نداشته باشمت..اون وقت بوود که مردم..شاید باورت نشه اما واقعا مردم...درد همه وجودمو گرفته بود...منظورم روز عرفست..بذار از اولش بگم.. روز عرفه مامان جون وخاله زودتر ازما رفتن مسجد..اخه اونا روزه بودن اما ما میخواستیم ناهار بخوریم..ناهار که خوردیم باباییت گفت هوا سرده بیا با هم بمونیم خونه..تلویزیون هم که مستقیم از عرفات پخش میکنه..مداحش هم که ع...
نویسنده :
مامان گردو
1:02